حرکت ناگهانی17

پارت 17 بخاطر اینکه جیمین سرم داد زده عصبی بودم و باهاش قهر کردم.

ویو جیمین

متوجه شدم ا.ت باهام سرد رفتار میکنه . فهمیده بخاطر اینکه تو هواپیما سرش داد زدم ناراحت شده . رفتم کنارش نشستم یکم نازشو کشیدم و گفتم
حیمین: خوشگلم .....قشنگم......زیبای من .......فرشته ی زیبای من خواهش میکنم قهر نباش من تاقت ندارم .عزیزم الهی من فدات بشم من غلط کردم خوبه راضی میشی
تو این مدت که داشتم قربون صدقش میرفتم حتی زحمت نداد نگاهم کنه . منم گفتم بهتره برم بیرون هوا بخورم یکم فکر کنم ببینم چطوری باید دلش رو بدست بیارم
ی تیشرت لش با شلوار جین پوشیدم و رفتم سمت ماشینم ( BMW X6 ) بعد رفتم سمت مرکز شهر یهو نمایندگی Dior رو دیدم « برند مورد علاقه ا.ت» ( برند مورد علاقه ی خودمه اونسری رفتیم الی مغازه رو خالی کردم)
براش ی پیراهن سفید . پیراهن کوتاه مشکی . ونس مورد علاقش . رژ قرمز . سایه چشم . با تیشرت لش
هرچی که دوست داشت واسش خریدم رفتم سمت گل فروشی و براش دست گل گنده گل رز خریدم و رفتم خونه.

پارت۱۸

ویو ا.ت

دیدم حیمین داره اماده میشه بره بیرون . تا ساعت ۱۱ شب بیرون بود نگرانش بودم نکنه رفته بار وایی نه اون دخترای هر°زه میچسبن بهش تو همین افکار بودم و قهوم رو بالا کشیدم تو تراس وایساده بودم که دیدم ماشین جیمین اومد داخل . نفس عمیق کشیدم و خدارو شکر کردم . رفتم تو سالن که سرش غر غر کنم که دیدم ی دست گل گرفت جلوم . باورم نمیشد واسه من تا این وقت شب بیرون بود دست گل رو ازش گرفتم و پریدم بغلش . بوسش کردم حیمین هم کمرم رو گفت و بلندم کرد لب°ش رو چسبونذ به لب°ام . گفتش که
حیمین: حالا باهام اشتی میکنی
با گریه سرم رو فرو بردم تو گردن جیمین
ا.ت: چرا واسه من تا این وقت شب بیرون بودی نمیگی نگرانت میشم . هااا پسره ی پرو . منو نگران گذاشتی
حیمین : خنده ای کرد و گفت عشقم بیا بیخیال این حرفا بشیم نظرت چیه استراحت کنی و این لباسا رو امتحان کنی؟
با ذوق از دستش پاکت لوکس Dior رو نگاه کردم و بعد جیمین رو
ا.ت : این برند مورد علاقمه
جیمین : میدونم خانم
ا.ت:اووووو مرسیییییی

بچه ها دوتا پارت گذاشتم و تا هفته ی بعد نیستم چون ریاضی امتحان دارم بوس بهتون راستی لباسا و استایل جیمینم براتون میزارمممم بوس بوس
دیدگاه ها (۵)

عکس وسایل

"حرکت ناگهانی¹⁹"

"حرکت ناگهانی¹⁶"

"حرکت ناگهانی¹⁵"

پارت 8 جونگکوک:وایسا ا/ت: بله جونگکوک: هیچی برو ا/ت: وا چشه ...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط